لونا، یک زن آبنوس خیره کننده، در یک بازی انفرادی افراط می کند و با خودارضایی کلیشه اش روی بالش شروع می کند، از خوشحالی ناله می کند و از خوشحالی به خود می پیچد. با نزدیک شدن به اوج، او شروع به پاشیدن می کند و جریان های داغ تقدیر را روی پاها و سینه اش شلیک می کند.